نباید نسبت به هژمونی رسانه بیتفاوت بود
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۴۰۹۷۴
ایسنا/خراسان رضوی یک کارشناس ارشد علوم ارتباطات گفت: هیچگاه نباید نسبت به هژمونی رسانه بیتفاوت بود.
احمد محب علی در گفت و گو با ایسنا ذات رسانه را روایتگری دانست و افزود: عملکرد رسانهها باید در موضوعات مخاطبین، ظرفیت، محتوا، رسالت، کارکردها و شاخص تحقق رسالتهای رسانه مورد ارزیابی قرار گیرد.
وی با تأکید بر افزایش سرمایه اجتماعی توسط رسانهها، افزود: شرکت در انتخابات یک برش از افزایش سرمایه اجتماعی است، باقی مربوط به مشارکت مردم در حوزههایی هستند که دستگاهها در انجام آنها رسالت دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کارشناس ارشد علوم ارتباطات پل ارتباطی بین مردم، حاکمیت، دولتها و مسئولان را فعالین رسانه دانست و بیان کرد: برخی رسانهها ظرفیت خود را در عرضه و برخی در جذب مخاطبین جدید دنبال کردند.
وی همچنین به ظرفیت رسانه در هویتسازی و فرهنگسازی اشاره و عنوان کرد: در حال حاضر رسانهها به درستی در فضای بینالملل به ذات خود عمل نمیکنند.
محب علی با بیان اینکه نباید نسبت به هژمونی رسانه بیتفاوت بود، گفت: قطعاً رسانه این قدرت را دارد که افکار عمومی را از موضوعی دور و یا به موضوعی جلب کند.
وی با اشاره به اینکه امروز تیتر است که بخشی از جهتدهی افکار عمومی را تعیین میکند، تصریح کرد: برخی تیترها با محتوا هیچ موضوعیت مشترکی ندارند و صرفاً شیطنتهای اصحاب رسانه است.
این کارشناس ارشد علوم ارتباطات با اعلام اینکه بعضاً در محتواهای انتشاری در فضای رسانه ملی و بینالمللی بزرگنمایی و سیاه نماییهایی میشود، خاطرنشان کرد: هرچند قرار بود رسانهها پلی ارتباطی بین حاکمیت و مردم باشند اما این اتفاق به درستی نیفتاد.
وی با بیان اینکه دشمنان از طریق رسانه عملکرد نظام و مسئولان را ضعیف جلوه میدهند، اظهار کرد: بازخورد انعکاس محتوای رسانهها باید در جهت تقویت و زنده نگه داشتن روحیه امید در افکار عمومی باشد.
محب علی با تأکید بر اینکه رسانه باید خود مراقبتی داشته باشد، تصریح کرد: اصحاب رسانه باید در حوزه بالا رفتن خدمات دولتها در جغرافیایی یک منطقه، روستا و شهرستان در کنار نگاه پیش برندگی منصف هم باشند.
وی با اشاره به اینکه مدیران دستگاههایی که از ظرفیت رسانهها آگاه باشند قطعاً خود را از آنها دور نخواهند کرد، گفت: بر اساس ساختار حاکمیت رسانه ابزاری برای انعکاس عملکرد و تبیین اقدامات و توجیه و استدلال مسائل و مشکلات است.
این کارشناس ارشد علوم ارتباطات در ادامه با بیان اینکه برخی رسانهها به دستهبندی اولویتهای کف میدان کمتر توجه میکنند، افزود: در ساختار مدیریتی دو دسته افراد از رسانهها فراری هستند، آنهایی که پشتوانه کارشناسی و استدلال منطقی را با اصحاب رسانه ندارند و یا ناکارآمدی مدیریتی در ارتباط با فعالین رسانه واهمه ایجاد میکند.
محب علی با تأکید بر اینکه در پرسشگری اصحاب رسانه باید نگاه کارشناسی شدهای داشته باشیم، اظهار کرد: باید ارتباط با رسانه تنگاتنگ باشد.
وی با اعلام اینکه در تریبونهای عمومی باید امید آفرین صحبت کرد اما در جلسات نقدها و دیدگاههای کارشناسی شده باید مطرح شود، گفت: رسانهها مراقب مطالبی که مینویسند باشند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی شهرستانها روابط عمومي مدیریت افکار عمومی رسانه منطقه ترشیز استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی سیاسی استانی شهرستانها اصحاب رسانه رسانه ها محب علی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۴۰۹۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تظاهرات در دانشگاههای آمریکا به چه معناست؟
فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسنها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری میکند. در حقیقت، آنها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سوهای جدیدی را نوید میدهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیتهای تازهای را نیز داشت.
به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید میبیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانههای سختی را تجریبه میکند و هیچ بعید نیست که در سالهای آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.
در این رابطه، برخی اندیشکدههای معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین میرود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.
با این همه، به طور خاص میتوان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.
۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربیشاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرتهای غربی با لغات بازی میکنند و ملتهایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود میکنند.
با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزایهای غربیها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزشهای متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملتهای جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استانداردهای دوگانه قدرتهای غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرتهای غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیستها در جنگ غزه به پا میخیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و میشود، میگویند.
موضوعی که حقیقتا ضربهای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعارهای دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.
۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربیهژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی دست به هر اقدامی میزنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظامهای حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیتها دقیقا همان چیزیهایی هستند که این نظامهای حکمرانی مطرح میکنند.
در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روندها و رویههای متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استانداردهای دوگانه جهان غرب و هم متنوعتر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیتها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیتهای تازهای رونمایی کرده است.
۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربیدر سالهای اخیر نظامهای حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بیمنطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطبهای قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانهای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قارهای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.
در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانهای به مصاف رقبای بین المللی خود میرود، گواهی روشن بر تضعیف اهرمهای میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیتهای جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش میگذارد.